معنی روی مانع، از روی پرچین یاچارچوب پریدن، از روی , مانع پریدن، (مج.) فائق امدن بر مانع، سبدترکه ای، چهار چوب جگنی، مسابقه پرش از ,, معنی روی مانع، از روی پرچین یاچارچوب پریدن، از روی پ مانع پریدن، (مجپ) فائق امدن بر مانع، سبدترکه ای، چهار چوب جگنی، مسابقه پرش از پ, معنی cmd kاju، اx cmd /c]dj dا]اc]mf /cdbj، اx cmd , kاju /cdbj، (k[,) tاnr اkbj fc kاju، sfbتcli اd، ]iاc ]mf [;jd، ksاfri /ca اx ,, معنی اصطلاح روی مانع، از روی پرچین یاچارچوب پریدن، از روی , مانع پریدن، (مج.) فائق امدن بر مانع، سبدترکه ای، چهار چوب جگنی، مسابقه پرش از ,, معادل روی مانع، از روی پرچین یاچارچوب پریدن، از روی , مانع پریدن، (مج.) فائق امدن بر مانع، سبدترکه ای، چهار چوب جگنی، مسابقه پرش از ,, روی مانع، از روی پرچین یاچارچوب پریدن، از روی , مانع پریدن، (مج.) فائق امدن بر مانع، سبدترکه ای، چهار چوب جگنی، مسابقه پرش از , چی میشه؟, روی مانع، از روی پرچین یاچارچوب پریدن، از روی , مانع پریدن، (مج.) فائق امدن بر مانع، سبدترکه ای، چهار چوب جگنی، مسابقه پرش از , یعنی چی؟, روی مانع، از روی پرچین یاچارچوب پریدن، از روی , مانع پریدن، (مج.) فائق امدن بر مانع، سبدترکه ای، چهار چوب جگنی، مسابقه پرش از , synonym, روی مانع، از روی پرچین یاچارچوب پریدن، از روی , مانع پریدن، (مج.) فائق امدن بر مانع، سبدترکه ای، چهار چوب جگنی، مسابقه پرش از , definition,